ویولن از کجا آمده است
عده کثیری از تاریخ نویسان موسیقی منشا آن چیزی را که ما امروزه به نام ویولن می شناسیم از ایتالیا، در سالهای ۱۴۹۶ تا ۱۵۰۵ میدانند.
تا سالها پس از ساخت این ساز، از آن تنها برای همراهی سایر سازها استفاده میشد، چرا که موسیقیدانها به ضعف رنگ آمیزی موسیقی توسط سازهای بادی پی برده بودند و نیاز به سازی با رنگ صدای جدیدتر داشتند.
اواسط قرن ۱۷ بود که ویولن بعنوان یک ساز solo مطرح شد، البته این ساز ابتدا فقط در محافل رسمی و اشرافی نواخته میشد اما بتدریج به پای به محافل طبقه متوسط و عادی نیز گذاشت.
ویولن به روایت دیگر
روایت های دیگری نیز راجع به این ساز وجود دارد. اگر به زمانهای قدیم بازگردیم در سرزمینهای اسلامی اعراب، سازی بوده بنام Rebab که تنها یک سیم داشته. بتدریج با گذشت زمان و پیشرفت علم و موسیقی، اعراب به تعداد سیم های آن افزودند و ساز دیگری بنام Rebec بوجود آمد.
جالب هست که بدانید خیلی زود ایرانیها و ترک ها این ساز را برای خود بومی کردند و سبک ها و روشهای مخصوص به خود برای کوک کردن و نواختن آن ابداع کردند.
ویولن ساز زهی و آرشهای است. این ساز کوچکترین عضو سازهای زهی-آرشهای است.
برای نواختن معمولاً روی شانه چپ قرار میگیرد و با آرشه که در دست راست نوازنده است نواخته میشود.
کوک سیمهای ویولن از زیر به بم به ترتیب:
- می (سیم اول)
- لا (سیم دوم)
- ر (سیم سوم)
- سل (سیم چهارم)
اصوات سیمهای مجاور نسبت به یکدیگر فاصله پنجم درست را تشکیل میدهند. در این وسعت صدا ویولن قادر است تمام فواصل کروماتیک و کوچکتر از آن را اجرا نماید.
تاریچه ویولن
تاریخچه ویولن در اروپا به قرن ۹ میلادی باز میگردد. بسیاری معتقدند که ویولن نمونه تکمیل شده ساز رباب است. رباب سازی است که بعدها وقتی به اروپا آورده شد و تغییراتی در آن بهوجود آمد به نام ربک در اروپا شهرت گرفت. برخی بر این باورند که ساز ویلن متعلق به یک امپراطوری هند در حدود ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد بوده است و برخی دیگر ریشه آن را در آفریقا و حتی کشورهای عربی میدانند. فرمهای اولیه دارای سوراخی بودند که بر روی ساز قرار داشت اما بعدها این سوراخ از بدنه سازها حذف شدند و این ساز با سه سیم سرآغاز ساز ویلن تکامل یافته در سالهای آینده شد. در اروپا از قرن ۱۱ به بعد ساز ویلن به صورت تکامل یافته دیده میشود.
بخشهای ویولن
این ساز از ۵۸ قطعه مختلف ساخته میشود. وزن آن در حدود ۴۰۰ گرم میباشد.
ویلن از بخشهای زیر تشکیل شدهاست:
آرشه:
یا کمان ترکهای چوبی است که رشتههای موی دم اسب در طول آن کشیده شده و به دو سر آن ثابت شدهاست.
جعبه طنینی (جعبه رِزونانس):
جعبهای است که از سه بخش صفحه روئی، صفحه زیرین و زوارهای دور تشکیل شدهاست. در این ساز گریف از جنس آبنوس (به دلیل ضریب تراکم در نتیجه استقامت بالا) خرک از جنس چوب افرا و سیم گیر از سه چوب مختلف (Boxwood, Rosewood, Ebony) میباشد.
دسته یا گردن:
در واقع دنباله چوب آبنوس تکیه سیم هاست که محل انگشت گذاری نوازنده در قسمت بالای آن قرار دارد. نوازنده ویولن قادر است در تمام طول چوب آبنوس انگشت گذاری کند.انتهای دسته به جعبه کوچکی (جعبه کوک) ختم میشود که سیمها در درون آن به دور گوشیهای کوک پیچیده میشوند.
خرک:
پلیست بین سیمها و جعبه طنینی. نقش خرک تقسیم راه سیمها، نگه داشتن سیمها با ارتفاع خاص برای عبور بر روی جعبه طنینی و انتقال ارتعاشات سیمها به جعبه طنینی. در داخل جعبه طنینی استوانه چوبی کوچکی قرار دارد (تقریباً در زیر محلی که خرک قرار دارد)، که نقش آن انتقال ارتعاشات به صفحه زیرین ساز و مانعی در جهت عدم شکسته شدن صفحه روئی ساز از فشار سیمها و خرک است.
گریف:
از آبنوس ساخته شده و در طول دسته ویلن چسبیدهاست و تا میانهٔ جعبهٔ ساز ادامه دارد. گریف بخشی است که نوازنده با انگشت خود سیم را به آن میچسباند و به این ترتیب طول سیم را کوتاه میکند و نتهای مختلف را مینوازد.
سیم گیر:
از آبنوس، باکسوود و یا رُزوود ساخته شده و در فاصله اندکی از خرک تا آخر تنه ویولن کشیده شدهاست. با زهی تنیده از جنس روده، نایلون، رشته های منعطف فلزی و یا الیاف کربن ساخته میشود و به دکمهای که در قسمت پائین جدار تعبیه شده بند میشود.
سیمها:
سیمها از جعبه کوچک سر ساز آغاز شده در طول چوب آبنوس تکیهگاه سیمها ادامه یافته، از روی خرک عبور کرده و در سیمگیر مهار میشوند.
سازندگان
از اولین سازندگان ویولن میتوان به گاسپارو برتولتی ایتالیایی نام برد، که در برخی موارد وی را مخترع این ساز میدانند. از شاگردان مشهور گاسپارو برتولتی آندره آماتی بود که او هم بهترین سازنده ویولن در سطح جهان یعنی آنتونیو استرادیواری ایتالیایی را پرورش داد. تا کنون کسی در جهان پیدا نشده که نه تنها بتواند هنر او را تکمیل نماید بلکه قادر نبوده ویولنی بسازد که از حیث زیبایی و صوت بتواند با ویولنهای آنتونیو استرادیواری برابری نماید.
تاکنون بیش از سه سده از اختراع اولین نمونه ویولن توسط گاسپارو برتولتی میگذرد و در این مدت با وجودی که کشفیات جدیدی در علوم فیزیک و شیمی نمودهاند نه تنها نتوانستهاند در ساختمان ویولن تغییری بدهند بلکه از رموز کار سازندگان قدیم نیز چیزی درک نکردهاند.
اندازه های داده شده برای یک ویولن استرادیواری Stradivari است که مشخصات آن منطبق با ویلن امروزی است.
- طول صفحه پشتی: ۳۵۵ میلیمتر
- پهنای انحناهای بالایی: ۱۶۸ میلیمتر
- پهنای انحناهای میانی: ۱۱۳ میلیمتر
- پهنای انحناهای پایینی: ۲۱۹ میلیمتر
- طول دسته: ۱۳۰ میلیمتر
- طول تخته انگشت گذاری: ۲۷۰ میلیمتر
انواع اصلی سیمها
سیم های زه (Gut) فلزی (Steel) مرکب مصنوعی (Synthetic)
زه:
سیم زه از رشته های بلند شسته شده، ساییده شده و آری از جرم، پرز و مژکهای سطحی، که با هنر خاصی در کشش بالا، در ضخامت های بسیار دقیق تابیده و (کار دست) ساخته میشد. سیم های زه در میزانهای کشش مختلف نیز تولید می شوند. این سیم ها ویژگی صدایی و قابلیت اجرایی ستودنی و خاص خ.د را دارند و با و جود فراگیر شدن نسل جدید سیم های مدرن (مرکب مصنوعی و تمام فلزی) طرفداران خود را دارند و در میان نوازندگان حرفه ای همچنان محبوب هستند.
نقاط ضعف:
از مشکلات سیم های زه میتوان به مواردی مختصر اشاره کرد: ۱- سیم زه نو برای دست یابی به کوک ثابت، به زمان زیادی نیاز دارد. ۲- در اثر تغییر دما یا رطوبت هوای محیط واکنش سریع دارد، که نتیجه آن نوسان دایمی در کوک ساز است. ۳- این سیم ها از روده(بافت بیولوژیکی) تشکیل شده اند و با گذر زمان رطوبت و چربی طبیعی موجود در خود را رفته رفته از دست می دهد. که بایستی این فقدان را با روغن مخصوص سیم های زه جبران کرد.
مرکب مصنوعی:
- امروزه در سیمهای بمتر، روی روده سیم فلزی نازکی میپیچند و در سیمهای زیرتر از مفتول فلزی تنها استفاده میشود.
- نقش این ساز چه در ارکسترها، به صورت گروهنوازی و چه در ارکستر مجلسی و حتی به صورت تکنوازی پر اهمیت است و بیشترین نقش را در ارکستر بر عهده دارند. نخستین سازندگان معروف ویولن از ایتالیا هستند. گاسپارو داسالو نخستین ویولن حقیقی را ساخت، اما معروفترین ویولنها در شهر کرمونا ساخته شدند. آندره آماتی و فرزندش نیکولا آماتی و شاگردش آنتونیو استرادیواری، بهترین ویولنهای دنیا را تاکنون ساختهاند.
شخصیت صدایی:
وصف شخصیت، جنس صدایی و پاسخ سیم ها به واسطه صفت ها و اصطلاحات توصیفی بیان میشود و به گونه ای دریافت شخصی است. با این وجود برخی خواص صدایی سیم زه عبارت اند از: صدای پر طنین، نافذ، صادق و گرم با فرکانس های فرعی ساده (simple overtones)، پاسخ دهی محدودتر و کشش بالاتر (نسبت به سیم های مرکب مصنوعی). در اجرای اصیل آثار باروک معمولاً از سیم زه (و همچنین ویلن باروک) استفاده می شود.
ویولن و موسیقی فولکلوریک
مانند بسیاری از سازهای موسیقی کلاسیک ویولن نیز برای موسیقی محلی در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفت. در اواخر دوره رنسانس بهبود فراوانی در شدت صدا، چابکی ساز و رنگ صدای ویولن بویژه در ایتالیا ایجاد شد، تا جایی که نه تنها در موسیقی کلاسیک بلکه در موسیقیهای محلی نیز بسیار مورد توجه نوازندگان قرار گرفت.
نقش دست چپ در نوازندگی
نوازنده ویولن با قرار دادن انگشتان دست چپ و فشار و جابجایی انگشتان، طول سیمها را تغییر میدهد که باعث ایجاد نتهای متفاوت میگردد. ویولن پرده بندی ندارد و نوازنده در اثر آموزش و تربیت شنوایی قادر به تشخیص نتهای مختلف میگردد. درباره نوازندگان مبتدی گاهی، ویولن توسط نوارهای چسبی نازک، پرده بندی میگردد که با یادگیری فراگیر، برداشته میشود.
نوازنده ویولن
نقش این ساز چه در ارکستر بزرگ چه به طور جمعی و انفرادی بسیار پر اهمیت است. وجهه جهانی ویولن را میتوان در سازگاری آن با فرهنگهای مختلف و حضور این ساز در موسیقی ملل مختلف دید.
محل قرار گرفتن ویلن بر روی سطح شانه و در نزدیکی گردن نوازندهاست.
ویولن الکتریک
این نوع از ویولن در واقع به یک خروجی الکتریکی صدا مجهز بوده و معمولا بدنه آن فلزی است. ویولن الکتریک اولین بار در سال ۱۹۲۰ توسط استاف اسمیت در موسیقی جاز و بلوز مورد استفاده قرار گرفت.
صدای این نوع ویولن مختص موسیقی راک، پاپ و … است. ویولنهای با بدنه فلزی اصولا یک طراحی غیر سنتی و مینیمالیستیک برای کم کردن وزن دارند، لذا معمولا دارای بدنه نرمال، همانند ویلن آکوستیک نیستند. ویولنهای الکتریک ممکن است تعداد بیشتری سیم نسبت به آکوستیک داشته باشند.
سیگنالهای ویولن الکتریک همانند گیتار الکتریک بر اثر پردازشهای الکترونیکی، برای بدست آوردن صدای دلخواه بوجود میآید.
ویولنهای الکتریکی معمولا از پیکاپهای مغناطیسی و یا فیزوالکتریک استفاده می کنند که در پیکاپهای مغناطیسی لازم است که رشتههای ویلن از جنس یک عنصرحاوی آهن باشند.
ورود ویولن به ایران
ویولن از اواخر دوره ناصرالدینشاه جاى کمانچه را در ایران گرفت. با ورود ویولن به ایران برخی از نوازندگان کمانچه مانند:
- حسین خان اسماعیل زاده
- علی اصغر بهاری
- حسین یاحقی و… به آموختن آن پرداختند
نوازندگان کمانچه تکنیک خود را به ویولن انتقال دادند و جز استاد ابوالحسن صبا و سایر شاگردان مدرسه عالى موسیقى که ویولن را با تکنیک حقیقى آن مىنواختند، بقیه ویولنیستهاى ایرانى از روش کمانچهکشها پیروى مىکردند.
شیوهٔ استاد صبا با شاگردانش منتقل شد و آنها با تغییراتى چند، ویولن را تا حدودى از تکنیک کمانچهکشى جدا کردند. از اینرو نوازندگان این دو ساز، گاه هر دو را مىنواختهاند و به هر دو تسلط داشتهاند.
نوازندگان صاحب سبک این ساز(در سبک موسیقی ایرانی)
- میتوان به علی محجوبی
- رکن الدین مختاری
- ابوالحسن صبا
- علی تجویدی
- اسدالله ملک
- حبیبالله بدیعی
- پرویز یاحقی
- ابراهیم لطفی
- مجتبی منصوری
- رحمتالله بدیعی
- امیرحسین
- فائی و همایون خرم اشاره کرد.
معروف ترین نوازندگان ویلن در جهان
Niccolo Paganini, Italy: نیکولا استعداد زیادی در ویولن داشت و مردم اون را به عنوان بهترین ویولن زن ایتالیایی می شناسند.او یکی از بهترین گیتاریست ها و آهنگ ساز ها است.
Pablo De Sarasate: پابلو ویولن زدن را از پدرش یاد گرفت,پدرش رهبر توپخانه بود.پابلو ویولن زدن را در سن کمی یاد گرفت.اون اولین کارش را در لاکرونیا کنسرت وقتی که فقط ۸ سالش بود درست کرد.
Antonio Vivaldi, Italy: آنتونیو یکی از ویولن زن های معروف در ونیس است.او بخاطر آهنگ های بی کلام زیبایش بسیار معروف بود.آنتونیو به غیر از یک ویولن زن یک کشیش هم بود.
طرق گرفتن ویولن
۱/۱/۱- شانه و گردن
وازنده نباید برای نگهداری ساز بر روی شانه چپ، آنرا بالا کشد و شانه باید در هنگام گرفتن ساز به همان وضعیت افتاده خود در حالت طبیعی بدن باقی ماند. طبیعی است اگر گردن نوازنده بلند باشد، او ناخودآگاه برای با تسلط گرفتن ساز، نیازمند بالا کشیدن شانه و یا خم کردن اضافی گردن خود به سمت پایین است که البته اتخاذ هر یک از دو مورد فوق توسط نوازنده اشتباه است.
زیرا برای حفظ اولی او باید یک توان اضافی را به شکل بیهوده ای صرف بالا نگه داشتن شانه گرداند که هم باعث خستگی او شده و هم دائما درصدی از فکر او بایستی به حفظ این حالت معطوف باشد. مورد دوم نیز، از آنجا که غضروف ها و مهره های گردن را به حالت کشش بیش از اندازه می اندازد و بر آنها فشار وارد می کند، مطلوب نیست.
- ۲/۱/۱- میزان بالا بردن دست چپ
در حالت کلی، نوازنده باید دست چپ را تا جایی بالا برد که ساز و دسته آن امتدادی افقی با زمین پیدا کند و بهتر است ساز بگونه ای گرفته نشود که دسته و سرپنجه ساز به سمت زمین و یا برعکس آن نشانه گرفته شود. زیرا در حالت اول ستون مهرها به کشش بی مورد به سمت پایین می افتند و همچنین در این حالت، به علت خمودگی نوازنده، تنفس او مشکل تر می گردد. در حالت دوم نیز به مهرهای گردن در جهت معکوس فشار وارد می گردد.