پرچم‌داران دو دهه تلفیقی در موسیقی ایران | بخش اول

تلفیقی

مروری بر وضعیت گذشته و حال گروه‌های تلفیقی از دهه هفتاد تا به امروز

 

جریان آلترناتیو موسیقی ایران در این سال‌ها، به خصوص از اوایل دهه نود جان دوباره گرفت و آنقدر طرفدارانش رشد کرد که تبدیل به یک جریان غیرقابل انکار شد. جریانی که البته خیلی پیش‌تر از این‌ها توسط ذهن‌های خلاقی که شاید اهداف مالی برای موسیقی نداشتند و بیشتر می‌خواستند به موسیقی دلشان بپردازند شکل گرفت تا آن را به گوش اهلش بسپارند.

بعد از انقلاب این جریان توسط گروه‌ها و هنرمندانی چون «آویژه»، «اوهام»، «باراد» و دارکوب و… از سر گرفته شد و با این‌که اوایل شروع دوباره موسیقی پاپ بود، حرکات ابتکاری آنها که در پاسخ به نیازهای درونی‌شان شکل گرفته بود، مورد اقبال واقع شد. گروه‌هایی که بیشتر آنها در جریان فستیوال‌هایی که گه‌گاه برای موسیقی تلفیقی برگزار می‌شد، شکل گرفتند اما این کار تبدیل به یک حرکت منسجم و پیوسته و همچنین دغدغه جمعیِ تعداد زیادی از موزیسین‌ها نشد و به همان قوت اولیه خود ادامه پیدا نکرد.

حالا دوباره این جریان در میان موزیسین‌ها فراگیر شده اما کیست که معتقد نباشد، این گرایش در حال حاضر بیش‌تر شبیه به موجی است که خیلی‌ها بدون ژرف‌اندیشی سوار آن می‌شوند و چون تبدیل به ارزش شده، عده زیادی می‌خواهند در آن عرض اندام کنند؟ خب طبیعاً نتیجه هم چیزی جز ناکامی نخواهد بود، در صورتی‌که اگر صرفاً برای به روز بودن، با آمدن موج‌های دیگر تمرکزمان را از روی دغدغه‌های شخصی خود برنداریم و قبل از هر حرکتی به آنها اجازه دهیم اول در جانمان استقرار یابند، مطمئناً اتفاقات بهتری در انتظارمان خواهد بود.

البته در این گزارش قرار نیست به آسیب‌شناسی موسیقی تلفیقی بپردازیم، بلکه سوژه اصلی، مروری بر فعالیت گروه‌های تلفیقی است؛ چه آن‌ها که از دهه هفتاد پایه‌گذار موسیقی تلفیقی به شکل امروزی بودند، چه آن‌ها که شاید دو سال بیش‌تر از عمرشان نمی‌گذرد. در این مطلب که برای هر گروه در دو بخش «گذشته» و «حال» نگاشته شده، نگاهی داشته‌ایم به این‌که هر یک از این گروه‌ها چطور شکل گرفتند، چه مسیری را پیمودند و سرانجامشان چه شد؟ گروه‌هایی که اکثر آنها بعد از یک دوره کوتاه فعالیت، یا به دلیل مشکلات مالی از هم جدا شدند یا مشکلات درون گروهی باعث شد نتوانند دوام بیاورند. هر چند که برخی از گروه‌های امروزی معتقدند که نیامده‌اند تا دوام بیاورند و اتفاقاً خداحافظی، اوج احترام به مخاطب است وقتی که دیگر حرف تازه‌ای برای گفتن ندارند.

تلفیقی آویژه گروه آویژه

اواسط دهه 70 بود و با گذشت بیش از یک‌ونیم دهه از انقلاب، کم‌کم موسیقی‌های متفاوتی از صدا و سیما شنیده می‌شدند؛ از سرودهایی که بعداً زمینه‌ساز تولد دوباره موسیقی پاپ شدند تا موسیقی‌های بی‌کلامی که پیش از این، از آن رسانه شنیده نشده بودند. یکی از پررنگ‌ترین و عجیب‌ترین موسیقی‌هایی که در آن زمان پخش می‌شد، موسیقی‌ای بود که در آن سازهای ایرانی در کنار موسیقی غربی قرار گرفته بودند و بسیار عجیب صدا می‌داد. نام گروه؟ «آویژه». چهار جوان که بعدها هر کدام در کار خود سرچشمه اتفاقات مهمی شدند؛ رامین بهنا، پدرام درخشانی، بابک ریاحی‌پور و رضا آبایی.

موسیقی آنها -که به نوعی پایه‌گذار موسیقی تلفیقی به شکل امروزی بود- علاوه بر این‌که مورد انتقادات جدی قرار گرفت، با استقبال زیادی هم مواجه شد و با حمایت بزرگانی چون دکتر ریاحی، آثارشان از صدا و سیما پخش شد و هنوز هم گاهی پخش می‌شود. آنها اولین رکورد کنسرت‌های متوالی را هم در اختیار گرفتند و با 13 شب اجرا در فرهنگ‌سرای ارسباران، به موفقیت بی‌نظیری تا آن روزگار دست پیدا کردند. آویژه را نوازندگان دیگری چون عین‌الله کیوان‌شکوه، علی رحیمی، رضا مقدس و… همراهی می‌کردند.

همه‌چیز بر وفق مراد بود و دو آلبوم «نخستین» و «آویژه» را هم منتشر کردند که توانستند در اولین جشنواره موسیقی مهر، خورشیدِ زرین جشنواره را برای آلبوم «نخستین» به دست آورند. اما عمر این گروه کوتاه بود و تنها 4 سال دوام آورد. هرچند که هیچ‌وقت به صورت رسمی اعلام نشد اما گروه به دلیل اختلافات سلیقه اعضا از هم پاشید و هر کس به سراغ کار خودش رفت. رامین بهنا بعد از تجربیاتش در گروه «آویژه»، سرپرست ارکستر محمد نوری شد و عمده وقت خود را صرف آهنگسازی برای موسیقی فیلم و تدریس و تجربه در ژانرهای مختلف از جمله موسیقی راک و الکترونیک (در دو گروه «راز شب» و «بهنا») کرد. بابک ریاحی‌پور که آثارش رنگ و بوی موسیقی غربی داشت، کارهایش را در قالب آلبوم «آزمون و خطا» ارائه کرد و با گذشت چندین سال، رفته رفته به حدی در نوازندگی در کنسرت‌های پاپ غرق شد که فعالیت‌های شخصی خود را فراموش کرد.

رضا آبایی بعد از آویژه، در گروه‌های مختلفی (از جمله اوهام و…) به نوازندگی پرداخت و کمتر از سه نفر دیگر، خط خودش را پیش برد. او در کنسرت‌های مختلفی با گروه «عارف» و زنده‌یاد پرویز مشکاتیان (به خوانندگی شهرام ناظری)، پروژه هنریک ناجی (در کنار رامین بهنا و دیگران)، گروه «دستان» و… روی صحنه رفت و حالا نزدیک به چهار سال است که به کانادا مهاجرت کرده و در مونترال، گروه موسیقی «دیبا» را تشکیل داده که در راستای همان فعالیت‌هایش در حوزه موسیقی تلفیقی محسوب می‌شود.

پدرام درخشانی، راه موسیقی تلفیقی را با گروه «رومی» ادامه داد و با این گروه سه آلبوم و کنسرت‌های متعددی را برگزار کرد که به صورت مجزا باید به آن پرداخت.

تلفیقی اوهام گروه اوهام

گذشته: اواخر دهه شصت بود که گروه‌های راک به صورت غیررسمی شروع به فعالیت کردند اما بعد از یک دوره سکوت ده‌ساله، با شروع دوباره این جریان، بیشتر آنها سعی کردند فاکتور موسیقی ایرانی را هم به موسیقی خود اضافه کنند که «اوهام» یکی از آنها و پیشروترین‌شان بود. اوهام سال‌ها موسیقی راک می‌نواخت و حتی تحت تأثیر پینک‌فلوید بود اما شعرباف از جایی به بعد تصمیم می‌گیرد هویت ایرانی را وارد کارهایش کند؛ نتیجه‌اش هم می‌شود قطعه «درویش» که باعث شد نام «اوهام» سر زبان‌ها بیفتد و به این ترتیب، اولین آلبوم گروه ضبط شد.

این گروه در سال 78 با سه عضو اصلی (یعنی شهرام شعرباف، بابک ریاحی‌پور و شاهرخ ایزدخواه) اولین آلبومش با عنوان «نهال حیرت» را ضبط می‌کند که موفق به دریافت مجوز نشده و آن را به صورت اینترنتی منتشر می‌کند. بعد از آن هم تمام تلاش‌ها برای گرفتن مجوز بی‌نتیجه ماند و زمستان ۱۳۸۰ اولین اجرای زنده خود را به صورت خصوصی در کلیسای روس ارتودکس تهران برگزار کردند.

پاییز ۱۳۸۱ «اوهام» دو آهنگ جدید خود را با نام‌های «حافظ عاشق است» و «راه عشق» را ضبط کرد. در همان سال اوهام تا نزدیکی اجرای اولین کنسرت رسمی خود در سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی تهران پیش رفت؛ اما ساعاتی پیش از اجرا و در هنگام ساندچک، این اجرا هم لغو شد تا این دو آهنگ، آخرین کار گروه با اعضای اولیه خود باشد. ناامیدی و یأس شدید، آنها را به فکر مهاجرت انداخت و با مهاجرت شاهرخ و چند ماه بعد شهرام به کانادا در سال 82، گروه اولین قدم‌های فروپاشی را تجربه کرد. در این مدت، شهرام و شاهرخ همراه با زرتشت سلطانی (گرافیست ایرانی مقیم کانادا و طراح گاوهای معروف برند «روزانه» که به نوازندگی گیتار باس هم آشنایی داشت) مدتی تمرین کردند. اما ساز زمانه در غربت هم با شهرام کوک نشد و او پس از کمتر از 2 سال به ایران بازگشت و تلاش کرد برگزاری کنسرت در کشورهای دیگر را بیازماید.

اینترنت و روند گسترش آن، روز به روز سرعت بیشتری می‌گرفت و فرصتی پیش آمد تا گروه‌هایی که به صورت غیررسمی کار می‌کردند، موسیقی خودشان را به مخاطبان ارائه دهند. شعرباف در همین دوران (سال 1383) تصمیم به ضبط دومین آلبوم اوهام گرفت که از همان زمان مشکلات اساسی گروه آغاز شد؛ ناامیدی و عدم درآمدزایی.

شعرباف دوباره دنبال اجرای زنده می‌رود و در نهایت، موفق می‌شود در تابستان سال ۹۱ پس از ۱۲ سال، مجوز اجرای زنده در سالن میلاد را بگیرد که البته 48 ساعت قبل از اجرا، کنسل می‌شود و اوهامی‌هایی که بلیت خریده بودند، تنها می‌توانند در زیرزمین یک استودیوی صدابرداری و در قالب یک اجرای پژوهشی به شنیدن آهنگ‌های «اوهام» بنشینند!

«اوهام» تا مدت‌ها مجوز فعالیت رسمی نداشت و در این زمان، چهار آلبوم را به‌طور غیررسمی منتشر کرد. اما چند ماه بعد، در روزهای آخر تابستان ۹۱، شهرام شَعرباف با گروه تازه خود (نیما رمضان، روزبه قلی‏پور، پویا شمالی و سامان وندادی) که به دلیل عدم دریافت مجوز، از گروه «اوهام» به گروه «شهرام شَعرباف» تغییر نام داده بود، در مجموعه فرهنگی برج آزادی طی ۳ روز و ۶ سانس، آهنگ‌های قدیمی گروه «اوهام» را روی صحنه می‌برد و اسفند همان سال هم دومین کنسرت خود را در سالن اریکه ایرانیان اجرا می‌کند.

این گروه پنجمین آلبوم و نخستین آلبوم رسمی خود را سال 92 با عنوان «این خرقه بینداز» منتشر کرد. اما در این سال‌ها دچار خودسانسوری شد و شعرباف سرانجام پس از توقف چند ماهه‌ی فعالیت‌اش و عدم صدور مجوز برای برنامه‌هایش، در تاریخ 26 بهمن سال 93 با انتشار نامه‌ای از مدیر وقت دفتر موسیقی ارشاد (پیروز ارجمند) درخواست می‌کند تا مجوزش را لغو کنند! مدت‌ها از گروه خبری نبود تا اینکه مهر 95 آلبوم تصویری «اوهام در آزادی» که اجرای زنده گروه در خرداد 93 بود را به صورت رسمی منتشر کردند و بعد از آن هم دیگر خبری از آنها نشد.

حال: شهرام شعرباف در این مدت متأهل شد، به شمال ایران نقل مکان کرد و کارش شد برگزاری کلاس‌هایی برای آموزش صدابرداری و همچنین انجام صدابرداری بعضی از کنسرت‌های پایتخت. شاهرخ ایزدخواه هم که سال‌ها بود به کانادا مهاجرت کرده بود، پارسال قطعه «سفر» را -که سال 82 بعد از جدا شدنش از اوهام در کانادا ساخته بود- با صدای کاوه یغمایی منتشر کرد و در کنسرت تیرماه سال جاری این خواننده نیز روی صحنه رفت و آن را اجرا کرد تا به این ترتیب اعضای اولیه گروه اوهام یعنی بابک ریاحی‌پور (گیتارباس)، شهرام شعرباف (صدابردار) و شاهرخ ایزدخواه (گیتار) بعد از 14 سال دوباره کنار یکدیگر قرار بگیرند. فعالیت‌های رسمی گروه اوهام و آینده آن همچنان در هاله‌ای از ابهام به سر می‌برد.

تلفیقی رومیگروه رومی

گذشته: پدرام درخشانی پس از فروپاشی آویژه، بیشترین کسی بود که موسیقی تلفیقی را در همان فرم پیگیری کرد. بهنا و ریاحی‌پور به سمت موسیقی راک رفته بودند و آبایی هم چندان دنبال سبک شخصی نبود و در این میان، درخشانی تنها کسی بود که پرچم آن موسیقی را زمین نگذاشت. پیش از آغاز به کار رسمی «رومی»، درخشانی به همراه رضا آبایی و یکی دو نوازنده دیگر، در قالب گروه «رومی» در فستیوالی در کشور هند روی صحنه رفتند و موفق به کسب مقام شدند. درخشانی از آن ترکیب، نامش را برداشت و «رومی» خودش را بنا نهاد که هیچ ربطی به آن گروه نداشت.

پدرام درخشانی هر آنچه در آویژه نمی‌پسندید را در «رومی» اصلاح کرد و آنچه پسند سلیقه‌اش بود را به گوش مخاطب رساند و به سرعت محبوب شد. او در رومی -برخلاف آویژه که سعی می‌کرد موسیقی جَز-فیوژن را با سازهای ایرانی تولید کند- بار اصلی موسیقی‌اش را روی دوش موسیقی شرق گذاشت و دقیقاً برعکس آویژه، تلاش کرد موسیقی ایرانی را در روکشی از موسیقی غربی-شرقی ارائه کند. تفاوت مهم دیگر رومی، استفاده از کلام و اشعار کلاسیک در موسیقی‌اش بود. رومی سه خواننده داشت؛ مهرداد هویدا، حامد نیک‌پی و خود پدرام. در کنار این‌ها جمعی از بهترین نوازندگان ایران می‌درخشیدند. عینی کیوان‌شکوه (درامز)، رضا مقدس (کیبورد)، علی رحیمی (دف و تمبک)، دارا دارایی (باس)، میلاد درخشانی (تار)، پاشا هنجنی (نی)، کوروش بابایی (کمانچه)، بابک آخوندی (گیتار الکتریک)، درشن آنند (تبلا) و البته تعدادی نوازنده شاخص مهمان مثل امید حاجیلی (ترومپت)، نسیم سعد (ویلنسل) و… این ترکیب درخشان و پرستاره، در سال‌های مختلف نوازنده‌ها و خواننده‌های دیگری هم به خود دید. رضا تاجبخش، هومن جاوید، آرش پژند مقدم، نیما رمضان، همایون نصیری و…

رومی در این سال‌ها چندین کنسرت پرطرفدار برگزار کرد که در کوتاه‌ترین زمان سولدآوت می‌شدند و سه آلبوم هم منتشر کرد؛ «رومی 1» با صدای هویدا، نیک‌پی و درخشانی، «رومی 2» با صدای سینا سرلک و «رومی 3» با صدای مهرداد هویدا، سینا سرلک، بامداد فلاحتی و هومن جاوید. پدرام درخشانی در اولین و سومین جشن سالانه موسیقی ما موفق به دریافت تندیس موسیقی ما شد.

آخرین کنسرت رومی در اسفندماه سال 92 برگزار شد و درخشانی پس از آن دیگر با این ترکیب روی صحنه نرفت. او در این مدت بخت خود را با گروه‌های دیگری هم آزمود که کنسرت با گروه «نوباز» در شهریور 95 یکی از این اجراها بود.

حال: پدرام درخشانی می‌گوید که جمع‌کردن آن تیم با آن نوازندگان درجه‌یک دیگر در این روزگار میسر نیست. آن زمان تمام این نوازنده‌ها دغدغه و مشغله کمتری داشتند و امروز هر یک یا برای خود گروهی تلفیقی دارند یا در گروه خوانندگان پاپ مشغول اجراهای متعددند. او فعلاً عطای کار کردن در قالب رومی را به لقایش بخشیده و مشغول فعالیت‌های دیگری شده که حاصل آن انتشار آلبوم «بزم بی‌جانان» در زمستان 95 بود. این آلبوم تلفیقی از موسیقی الکترونیک با موسیقی ایرانی و محوریت ساز سنتور است که در چهارمین جشن سالانه موسیقی ما نیز در شاخه موسیقی تلفیقی یکی از بخت‌های اصلی کسب تندیس به شمار می‌رفت.

تلفیقی ایجاز گروه ایجاز

گذشته: علت اصلی تشکیل گروه «ایجاز» که به سال 1380 برمی‏گردد، عزیزا مصطفی‏زاده، نوازنده، خواننده و آهنگساز به‏نام آذربایجان بود. گروه به نیت کاور قطعات این هنرمند به سرپرستی هومن غفاری دور هم جمع می‌شوند اما فرصت نمی‌کنند کنار هم ساز بزنند و بعد از نُه سال، یعنی آبان سال 89 به همت انجمن موسیقی، اولین کنسرت‏شان را طی دو شب در تالار وحدت روی صحنه می‌برند که شامل کاور قطعاتی از عزیزا مصطفی‏زاده و برخی ساخته‏ های رضا تاجبخش بود. آنها سال 90 هم در گرگان روی صحنه رفتند. «ایجاز» در واقع یک تریو متشکل از رضا تاجبخش (پیانو)، هومن غفاری (درامز) و دارا دارایی (گیتارباس) بود که معتقد بودند سبک‌شان نوعی جَز ایرانی شده است. آنها خواننده‌ای نداشتند که دلیل آن را نبود خواننده مناسب این سبک در ایران عنوان کردند.

حال: «ایجاز» نتوانست آلبومی منتشر کند و به دلیل این‌که هر کدام از اعضایش درگیر فعالیت در ارکستر خواننده‌ها بودند (هومن غفاری در ارکستر محسن یگانه، رضا تاجبخش با گروه حمید عسکری و دارا دارایی با تعدادی از گروه‌ها) فعالیتش به همان دو کنسرت ختم شد.

تلفیقی باراد گروه باراد

گروه موسیقی «باراد» یکی از پیشگامان موسیقی راک ایرانی بود که سال 81 توسط پویا محمودی متولد شد و با تأثیرپذیری از موسیقی نواحی جنوب ایران، آثاری تلفیقی خلق کرد.

اعضای گروه یعنی پویا محمودی (خواننده و نوازنده گیتار)، کسری سبکتکین (نوازنده باس)، آرش مقدم (نوازنده درامز) و آیدین نائینی (نوازنده گیتار) از یک سال پیش از انتشار آلبوم «باراد»، در خانه آیدین نائینی جمع می‌شدند تا باهم همنوازی کنند. حدود یک سال بعد، کسری سبکتکین به‌طور اتفاقی از طریق دوستی با نشر موسیقی «هرمس» ارتباط پیدا می‌کند و چندماه بعد (سال 82) آلبوم «باراد» توسط رامین صدیقی منتشر می‌شود که می‌توان گفت تنها آلبوم تلفیقی در این فضا بود که توسط این ناشر منتشر شد.

پویا محمودی جزء اولین گیتاریست‌هایی بود که توانست به صدای فواصل ایرانی روی گیتار الکتریک برسد و ربع پرده بنوازد، البته پیش از او آرش میتویی تا حدی این کار را انجام داده بود. هدف این گروه استفاده از ریتم‌های غیر مرسوم موسیقی راک و المان‌ها و ملودی‌های فولکلور ایرانی بود که از اشعار کلاسیک فارسی در اولین آلبوم خود استفاده کرده بودند و هنوز هم برخی معتقدند که این گروه توانست موسیقی راکِ ایرانیزه شده را به روشی درست ارائه کند.

تابستان سال 88 ایده گروه «باراد»، توسط پویا محمودی در آلبومی به نام «مهر» منتشر شد که به دلیل زمان بد انتشارش، آن‌طور که باید دیده نشد اما روی بسیاری از هنرمندان تأثیر گذاشت و دارا دارایی در مصاحبه‌ای عنوان کرد این آلبوم تأثیر زیادی روی او برای تشکیل گروه «داماهی» گذاشته است.

«باراد» نزدیک به دو سال پس از انتشار تنها آلبومشان، منحل شد که دلیل آن هم مشخص نشد اما کسری سبکتکین به آمریکا رفت و تازه مدتی است به ایران برگشته است، آرش پژندمقدم تبدیل به یکی از پرکارترین درامرهای ایرانی شد و آیدین نائینی هم به دنبال مجسمه‌سازی رفت. می‌توان گفت «باراد» ظهور یک آهنگساز مهم در موسیقی تلفیقی به نام پویا محمودی بود که در حال حاضر در انگلستان مشغول تحصیل موسیقی است.

تلفیقی دارکوب گروه دارکوب

گذشته: گروه «دارکوب» سال 86 به بهانه پرداختن به موسیقی با محوریت سازهای کوبه‌ای تشکیل شد که همایون نصیری، حبیب مفتاح بوشهری و رضا گلزار هسته اولیه آن بودند. آنها قرار بود هم‌زمان با هفته موسیقی معاصر ارسباران برای اولین‌بار روی صحنه بروند؛ اما چون ارسباران گنجایش طرفداران رضا گلزار را نداشت، حضور او در این اجرا منتفی شد و با عوض کردن نام گروه از «دارکوب» به «همایون نصیری» روی صحنه رفتند.

بعد از آن، قرار بود با گلزار دو کنسرت در حوزه هنری برگزار شود که به دلیل هجوم مردم، کنسرت از سوی اداره اماکن مجوز برگزاری نگرفت. بعد از آن هم گلزار و «دارکوب» از هم جدا شدند و به این ترتیب هیچ‌وقت روی استیج همکاری مشترکی نداشتند.

آذرماه سال 87 بود که قرار شد مهران مدیری، علیرضا عصار، مانی رهنما و رضا یزدانی در کنسرتی خیریه به همت یونیسف به شکل جداگانه در تالار وزارت کشور روی صحنه بروند که بَند مهران مدیری در آن کنسرت، گروه «دارکوب» بود و تبدیل شد به اولین کنسرت بزرگ این گروه. چند ماه بعد هم با حامد بهداد در سالن اریکه ایرانیان روی صحنه رفتند و به این ترتیب، این دو تبدیل به خواننده‌های گروه شدند و سال 89 اولین آلبوم گروه را با صدای آنها منتشر کردند.

دارکوب کم‌کم به سمت تولید آثار پاپیولار رفت که همین اتفاق باعث شد نظر عامه مردم هم به سمت آنها جلب شود. اما در ادامه، روند متفاوتی را پیش گرفتند و قطعاتی با محسن شریفیان، حمیدرضا ترکاشوند، علی زندوکیلی، رضا کولغانی، احسان خواجه‌امیری و روزبه بمانی منتشر کردند. دارکوب دو آلبوم دیگر هم منتشر کرد و سرپرست گروه یعنی همایون نصیری در این مسیر، بعد از ده سال تصمیم گرفت برای اولین‌بار از یک خواننده ثابت در گروه بهره ببرد و به این ترتیب از سجاد عرب‌زاده (که پیش از این خواننده گروه 10:10 بود) دعوت به همکاری کرد.

آنها در اولین جشن موسیقی ما جایزه بهترین آلبوم تلفیقی و همچنین در سومین جشن سالانه موسیقی ما، جایزه بهترین قطعه تلفیقی را دریافت کردند و علاوه بر آن، در سی‌ویکمین جشنواره موسیقی فجر، در بخش موسیقی تلفیقی/فیوژون موفق به کسب جایزه باربد برای بهترین آهنگسازی در آلبوم «نوکوب» شدند.

حال: «دارکوب» که بر اساس توجه به موسیقیِ سازی شکل گرفته بود، در دوره‌ای با محبوبیت خوانندگانش، خواننده‌محوری را تجربه کرد و اگرچه به شهرت بیشتر این گروه منجر شد، انتقاداتی هم برای آنها به همراه داشت. همین مسأله موجب شده که همایون نصیری اعلام کند در آلبوم جدید گروه، از این موضوع فاصله گرفته و قصد پررنگ‌تر کردن فضای موزیکال را دارد. نصیری درباره کارهای آتی دارکوب که امسال وارد دهمین سال فعالیت خود شده به «موسیقی ما» می‌گوید: «در حال ضبط آلبوم جدید هستیم که بیشتر قطعات با صدای سجاد عرب‌زاده خواهد بود و امیدوارم به زودی منتشر شود.»

تلفیقی کامنتگروه کامنت

گذشته: گروه «کامنت» امسال می‌توانست ده سالگی خود را جشن بگیرد. از معدود گروه‌های آلترناتیوی که سال 1386 بر اساس تفکر شعر و آهنگسازی کیان پورتراب و همچنین نیما رمضان تشکیل شد و در کنار آرین کشیشی (گیتارباس)، اشکان آبرون (کیبورد) و بردیا امیری (درامز) کارش را ادامه داد. اردیبهشت 93 اولین آلبومش را منتشر کرد و برای آن در سومین جشن سالانه موسیقی ما در سال 94، عنوان بهترین آلبوم پاپ-راک را از آن خود کرد و همان سال در بخش بهترین آهنگسازیِ جشنواره موسیقی فجر هم مورد تقدیر قرار گرفت. اما پیش از آن، یعنی سال 88 اولین کنسرتش را برگزار کرده بود. این گروه در طول سال‌ها فعالیتش به جایی رسید که بلیت‌هایش در زمان کوتاهی به فروش می‌رسید و توانست به یکی از گروه‌های تأثیرگذار در موسیقی تبدیل شود.

اما به نظر می‌رسد از سال 93 کم‌کم گروه به سمتی رفت که نقطه اشتراک و رضایت گروهی برای انتشار قطعه کم و کمتر شد و به همین خاطر، سکوت طولانی‌مدتی داشت. اما سال 94 با انتشار دو قطعه و برگزاری کنسرت‌هایشان دوباره میان مخاطبان حاضر شدند و کیان اعلام کرد چهارمین آلبوم گروه، تا آخر تابستان 95 منتشر می‌شود که به جای انتشار آلبوم، یک ماه بعد، خبر انتشار آلبوم انفرادی کیان پورتراب تیتر رسانه‌ها شد. کیان دلیل این تصمیم را تفاوت سلیقه اعلام کرد و گفت می‌خواهد آثار مستقل خودش را در کنار کارهای کامنت، منتشر کند.

حال: «کامنت» کم‌کم به حاشیه رفت و دیگر نه خبری از آلبوم شد و نه کنسرتی برگزار کرد. هیچ‌کدام از اعضای کامنت هم تا الان به صورت رسمی حرفی از انحلال آن نزده‌اند؛ اما هر کدام مشغول پروژه‌های شخصی و گروهی خود هستند و یکی از اعضای آن یعنی آرین کشیشی هم مدتی است برای تحصیل به اروپا نقل‌مکان کرده است.

تلفیقی گروه بهنا

گذشته: کارنامه کاری رامین بهنا نشان می‌دهد که دوست ندارد در یک مسیر حرکت کند و همین می‌شود که سال 85 در جمع دوستان خودمانی، «گروه بهنا» را تشکیل می‌دهد و به نظر می‌رسد شیوه شخصی‌اش، آن‌طور که دلش می‌خواسته، در آهنگ‌های گروه بهنا بیشتر به چشم می‌آید.

این گروه با تمرین قطعات قبلی رامین بهنا (آن‌هایی که برای گروه «آویژه» ساخته شده بود) شروع به کار کرد و طی دو کنسرت یکی در فرهنگسرای هُنر (۱۳۸۵) و دیگری در سالن سبز کاخ نیاوران (۱۳۸۷)، آهنگ‌های جدیدتری نیز برای شنوندگان نواخت که آن‌ها را در آلبوم «نه آن‌چُنان» شنیدیم. بهنا در زمستان 94، آلبوم «تهران-۱۱» را -که حاصل بیش از دو سال کار بود- منتشر کرد که در آن برای اولین‌بار ساز ایرانی را به‌کل کنار گذاشت و موسیقی الکترونیک را وارد فضای کاری خود کرد؛ چراکه اعتقاد دارد ساز ایرانی دیگر پاسخ‌گوی صدای تهران نیست.

حال: بهنا در این مسیر کنسرت‌هایی برگزار کرد و این روزها هم فعالیت خود را جدی‌تر دنبال می‌کند. رامین بهنا درباره ادامه کار گروه بهنا می‌گوید: «مشغول ساخت قطعات جدید گروه هستم و در تلاشیم تا آخر سال جاری، ویدئو کلیپ منتشر کنیم. علاوه بر آن، احتمالاً در اسفندماه هم کنسرت‌هایی را برگزار خواهیم کرد.»

تلفیقی دنگ شو گروه دنگ‌شو

گذشته: سال 83 جرقه اولیه تشکیل یک گروه موسیقی در ذهن طاها پارسا و رضا شایا زده شد؛ دو برادری که پسر علیرضا شجاع‌نوری (بازیگر سرشناس سینما و تئاتر و تلویزیون) بودند؛ اما آنها راه و علاقه خود را در موسیقی پیدا کردند که به گروه «دنگ‌شو» ختم شد.

آنها نخستین بار در مراسم شب یلدا در دانشكده حقوق دانشگاه تهران روی صحنه رفتند که آن زمان هنوز گروه اسمی نداشت و قطعه‌ای از ساخته‌های خودشان نداشتند و قطعات انتخابی و كاور شده از بین ترانه‌های قدیمی و قطعه‌هایی از آلبوم «دلشدگان» را در این برنامه اجرا کردند. بعد از آن در ارسباران روی صحنه رفتند و از آنجا دنگ‌شو متولد شد. آن موقع هنوز شایا دانشجو بود و طاها هم سرگرم فیلمسازی و هدف اصلی‌شان موسیقی نبود.

طاها پارسا، آبان سال 86 در کنسرت داریوش خواجه‌نوری در سالن وزارت کشور به عنوان نوازنده ساکسوفون حاضر شد که در آن گروه، هنرمندان بسیاری (از استاد جلال ذوالفنون و استاد حسین سمندی تا رضا تاجبخش، هومن غفاری، بابک ریاحی‌پور، درشن آنند، سارا نائینی، کیانا کیارس و…) حضور داشتند و بعد از آن هم کم‌کم شروع به ضبط آلبوم «شیراز چل‌ساله» در استودیو بم کردند. بعد از این جریان، به تایلند رفتند و به مناسبت سال جهانی مولانا در تایلند در حضور پادشاه این كشور -که در بستر بیماری بود- به صورت زنده اجرا کردند و مورد استقبال فراوانی واقع شدند. نتیجه این‌که دو سه سالی در آن کشور و سپس چند کشور دیگر ماندند و بعد هم به آنها پیشنهاد کنسرت در آمریکا داده شد.

سال 1389 کپی اولین آلبوم‌شان (شیراز چل‌ساله) به صوت غیررسمی در ایران منتشر شد که در آن با هنرمندانی چون آیدین آغداشلو و رویا نونهالی همکاری کرده بودند؛ اثری که برایشان در سطح بین‌المللی هم بازتاب داشت و توانستند در چند نقطه دنیا با آن روی صحنه بروند. سه سال بعد دومین آلبوم‌شان به نام «دلتنگ شو» را به مخاطبان ارائه کردند که بهمن فرمان‌آرا در كاور این آلبوم یادداشت تحسین‌آمیزی برایشان نوشت. البته همان سال خبرهایی هم آمد که این آلبوم را پیش از علی زندوکیلی با همایون شجریان تمرین کرده بودند. طاها گفته بود در چند جلسه تمرین به این نتیجه رسیدند كه ساز‌ها ضبط شود تا همایون شجریان روی این موسیقی آواز بخواند که البته این اتفاق نیفتاد. سرانجام اولین آلبوم رسمی دنگ‌شو به نام «اتاق گوشواره» در سال 93 در ایران منتشر شد و اولین اجرایشان با این مجموعه، در جشنواره موسیقی فجر آن سال به میزبانی برج میلاد تهران بود. در ادامه، این گروه چند تک‌آهنگ منتشر کرد و دومین آلبوم رسمی آنها به نام «مدّونای» هم تابستان امسال به بازار عرضه شد که در آن مثل اکثر گروه‌های تلفیقی، به استفاده از موسیقی الکترونیک روی آورده بودند.

دنگ‌شو در طول این سال‌ها تغییرات زیادی به خود دید اما چارچوب آن ثابت ماند. سپنتا مجتهدزاده، امید نعمتی، ابوذر صفاریان، علی زندوکیلی و سعید آتانی از جمله خوانندگانی بودند که در این سال‌ها با دنگ‌شو همکاری کردند. الان هم میلاد باقری و طاها پارسا قطعات دنگ‌شو را می‌خوانند. تیتراژ سریال «پژمان»، «دزد و پلیس» و «شمعدونی» از جمله کارهای تلویزیونی دنگ‌شو در این سال‌ها بود که هیت شد و دامنه مخاطبان‌شان را گسترش داد.

حال: آنها این روزها در صدد برنامه‌ریزی برای تور زمستانی کنسرت‌هایشان با آلبوم جدید هستند. این گروه در حالی آلبوم «مدّونای» را منتشر کرد که یک آلبوم دیگر هم آماده دارد و گویا قرار است از این به بعد شاهد فعالیت‌های مستمرشان باشیم؛ در حالی که از زمان انتشار آلبوم «اتاق گوشواره» تا الان، در بعضی مقاطع سرعت انتشار آثار و فعالیت‌هایشان کم و زیاد شده بود.

 

برای مطالعه قسمت دوم معرفی گروه های تلفیقی کلیک کنید

  تقدیر استاد بهداد بابایی از آلبوم هماگون
, , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,
نوشتهٔ پیشین
دوازدهمین دوره مسابقات گیتار تهران برگزار می‌شود
نوشتهٔ بعدی
موزیک ویدیو «چالوس» با صدای روزبه بمانی منتشر شد

مطالب مرتبط

سالار عقیلی و علیرضا قربانی

آیا سالار عقیلی و علیرضا قربانی با تیم ملی فوتبال ایران به روسیه می‌روند؟

دستگاه های موسیقی ایران

دستگاه های موسیقی ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست