چهارشنبهی هفتهی گذشته تریوی شوسون در فرهنگسرای نیاوران روی صحنه رفت.
گروهی ملهم از موسیقی «ارنست شوسون » – موزیسین شاخص فرانسوی- . بوریس دولارو شلامبرت، آنتونی لاندوسکی و لئوناردو رافائل شرایبر در این تریو چنان با مهارت نواختند که مخاطبانِ خویش را مبهوت کردند. این در حالی است که آنها به تازگی جدیدترین اثرشان را با آثاری از شوسون، راول، شوبرت، چاپین، دبوسی، لسیت، لنورماند، هایدن و هومل منتشر کردهاند که با اقبال جالب توجهی روبرو شده است. نوازندگانِ شوسون در این اجرا، پیانو، ویولنسل و ویولن نواختند و نشان دادند که از موسیقی چه می خواهند.
آنها گروهشان را با الهام از ارنست شوسون از موسیقیدانهای مهم فرانسه تشکیل دادند و نخستین کنسرت خود را نیز با محوریت موسیقی این هنرمند در جشنواره دو کلیرک برگزار کردند.
«تریو شوسون» تاکنون اجراهای مستقل و همچنین جشنوارهای بسیاری را در کشورهای مختلف سه قاره اروپا، آمریکا و آسیا روی صحنه بردهاند. برای همین است که اتحادیه فرانسوی جریان هنری در سال ۲۰۰۵ از تریوی شوسون به پاس موفقیتهایشان درخواست کرد در برنامه «دکلیک» که شامل اجرای زنده در رادیو فرانسه و اجرای تور کنسرتهای بینالمللی بود، شرکت کنند. این گفتوگو بعد از پایان ِ برنامهشان و در فرصتِ کوتاهی که داشتند؛ انجام شد
با توجه به اینکه شما قرار بود در ایران اجرا داشته باشید، انتخاب قطعات بر اساس چه تفکری برای مخاطبان ایرانی انتخاب شد؟
بوریس دولارو شلامبرت: این قطعات قطعاتی بودند که بیش از هر چیزِ دیگری میتوانست تریوی ما را معرفی کند. در این میان این فکر را نکردیم که مخاطبِ ایرانی این نوع موسیقی را نمیشناسد؛ ما میدانیم که گروههای خوبی در ایران مشغول اجرای موسیقی ارکسترال و مجلسی هستند و بنابراین آنان با جریان موسیقی کلاسیک و موسیقی روز دنیا آشنایی دارند.
ما تنها میخواستیم موسیقی ای که ارایه میکنیم به بهترین شکل ارایه شود و از همین روی این قطعات را انتخاب کردیم. ما در تمام دنیا وقتی قرار است برای اولین بار به اجرای برنامه بپردازیم، سعی میکنیم قطعاتی انتخاب شود که ما، گروه و هدفی که در موسیقی داریم را به دیگران نشان دهد. به همین خاطر است که آثاری از «شوسون» را نواختیم و «هایدن» که ریشهی تریوی ماست و در این فستیوال نیز همینطور و اطمینان داشتیم که مخاطب ایرانی میتواند با ما ارتباط برقرار کند.
«شوسون» موزیسینِ مهمی در فرانسه است؛ اما فرانسه پر از موزیسینهای بزرگ است؛ بنابراین دلیلِ انتخابِ نام او برای تریوی شما چه دلیلی داشته است؟
لئوناردو رافائل شرایبر: نقش او در موسیقی فرانسه بسیار زیاد است؛ اما ما دلیلِ علاقهی ما به او تنها به خاطرِ موسیقیاش نیست. او بیش از آنکه موزیسینِ بزرگی باشد؛ انسانِ بزرگی است؛ او جملهای دارد که میگوید: «من نمیخواهم بمیرم قبل از اینکه یک نت نوشته باشم که روی قلبها تاثیر بگذارد.» او به این هدفش رسیده است و حالا به عنوان موزیسینی مطرح است که قلب بزرگی داشته است. او در عین حال آدم بسیار متواضعی بوده؛ معروف است که او آدم بسیار خاص با طبعِ بلند داشته است.
بوریس دولارو شلامبرت: او آهنگ مینوشته تا نوازندگانِ همدورهایش اجرا کنند. یعنی قطعاتی بر اساسِ تواناییهای نوازندگان مینوشته تا آنان معرفی شوند. ضمن اینکه «شوسون» تنها آهنگسازی نمیکرده؛ او شعر هم میگفته و نقاشی هم میکشیده است و این در آهنگسازیهایش نیز مشهود است. آهنگهایش هم شاعرانه است و هم تصویری.
شوسون از چه سالی فعالیت خود را شروع کرد؟
بوریس دولارو شلامبرت: ما این گروه را حدود 15 سال پیش تاسیس کردیم که البته آن زمان لئو با ما نبود. ما در کنسرواتوار پاریس درس خواندیم و او در لندن؛ خب حتم دارم که اگر آن زمان «لئو» را میشناختیم؛حتما از همان ابتدا با ما همراه میشد. اضافه شدنِ او به تریوی ما یک شانس بزرگ بود.
لئوناردو رافائل شرایبر: و یک شانس بزرگتر برای من (خنده)
همنوازی در تریو حتما دشوارتر است از سولونوازی. شما در سولو خودتان هستید و نگاهتان به قطعهای که مینوازید. این اتفاق اما در تریو کاملا متفاوت است؛ شده است شما به یک قطعه – مثلا هایدن- نگاه متفاوتی داشته باشید؟ اگر این طور است چطور دیدگاههایتان به تجمیع رسیده است.
لئوناردو رافائل شرایبر: ما همیشه ایدههای جدیدی داریم که با همفکری هم آنها را به نتیجه میرسانیم. ما سالهاست که با یکدیگر همکاری داریم و بنابراین چندان در این زمینه با یکدیگر دشواری نداریم. شاید هم توانسته باشیم به یک نگاه مشترک برسیم که البته نمیدانم این اتفاق خوبی است یا خیر.
بوریس دولارو شلامبرت: همانطور که شما اشاره کردید، نواختن در «تریو» ویژگیهای خاصِ خودش را دارد. شم هم باید به بقیه گوش کند و هم کار خودتان را انجام دهید و زمانی کار به بهترین شکل انجام میشود که در این زمینه به یک اعتدالی دست پیدا کنید. نواختن در تریو، چیزی بین کار یک سولییست و کار نوازندهای است که در ارکستر مینوازد. آدم مدام باید حواسش به بقیه هم باشد. به اینکه چه کند که هم خودش و هم نوازندهی دیگر بهتر بنوازد؛ چون در این صورت است که کار نتیجهی بهتری خواهد داشت.
مخاطب امروزی فرانسه چقدر با موسیقی کلاسیک همذات پنداری میکند؛ منظورم این است که این موسیقی چقدر در زندگی مردمِ شما جریان دارد؟
خب این موسیقی ریشه در فرهنگ ما دارد؛ مردم البته در گذشته بیشتر اارکسترهای بزرگ را دوست داشتند یا رسیتالهایی که برگزار میشد؛ اما این روزها فرم موسیقی مجلسی نیز از اهمیتِ بسیار زیادی برخوردار است و مخاطبان زیادی دارد.
و بالاخره اینکه از تجربهی اجرا در ایران میگویید؟
لئوناردو رافائل شرایبر: خب صحبتکردن در این باره برای ما سخت است؛ چون ما تنها 48 ساعت در ایران بودیم؛ اما میتوانم بگویم شما مردمانی خونگرم و مهربان و خاص دارید و غذاهایی بسیار لذیذ. ما این حسِ خوب را روی صحنه هم احساس میکردیم و این در کارِ ما تاثیر گذاشت. همهی انیها به آدم این میل را میدهد که دوباره به ایران برگردد.
بوریس دولارو شلامبرت: کاملا موافقم؛ ضمن اینکه چیزی که بیشتر از همه برای ما جالب بود، اینکه مردم شما قلبشان را روی ما باز میکردند و این برایمان بسیار مهم بود.