مراسم رونمایی آلبوم «هیچ در هیچ» اثر هوشنگ کامکار – قسمت اول
آلبوم جدید هوشنگ کامکار منتشر شد
جمعهای که گذشت، آلبوم «هیچ درهیچ» تازهترین اثر «هوشنگ کامکار» در فرهنگسرای ارسباران رونمایی شد.
تا این لحظه، این اولین خبری است که از این مراسم رونمایی منتشر میشود؛ فرض کنید به جای این آلبوم، آلبومِ خوانندهای پاپ رونمایی شده بود؛ لابد حالا که در «گوگل» سرچ میکردید، چند صفحه خبر و عکس و رونمایی از آن بود.
خب انتظاری هم جز این نیست؛ اثری مثلِ «هیچ در هیچ» موسیقی پیچیدهای دارد؛ توسط خوانندگانِ مشهوری خوانده نشده است – هرچند صبا و ارسلان کامکار هم چهرههای مشهوری در موسیقی هستند؛ اما نه به اندازهی خوانندگانِ دیگر-، علاوه بر آن از اشعارِ «بیژن جلالی» در آن استفاده شده است که جز ادیبان و مخاطبان جدی موسیقی کسی چندان او را نمیشناسد- ضمن آنکه خاصبودنِ مخاطبانِ آثاری از این دست، نتیجهی بیتوجهی به موسیقی جدی طی دهههای اخیر است.
شاید به همین خاطر است که خودِ «کامکار» در این جلسه، وقتی با اعتراضِ «امید نیکبین» مواجه شد که چرا صندلیهای سالنِ ارسباران خالی است، گفت که انتظاری ندارد؛ چون جلسهی رونمایی استاد پژمان که یکی از بزرگترین آهنگسازانِ تاریخِ معاصرِ ایران است؛ از این هم خالیتر بود و هر چند با همان لحنِ شوخِ همیشگیاش گفت: «لابد اگر اثرِ حامد همایون قرار بود رونمایی شود؛ تمام فضای فرهنگسرا جای سوزنانداختن نبود.»
«هیچ در هیچ» با ۶ قطعه از آثار هوشنگ کامکار و اشعار بیژن جلالی با عنوان هیچ در هیچ، با هر غم، تو از در آمدی، نقشی بر دل، اگر جهان به سر آید و مرثیهای برای شاعر برای ارکستر سمفونیک به همراهی آواز سلو و همراهی گروه کُر بر روی اشعار مدرن و سپید بیژن جلالی تنظیم شده است؛ محتوای این اثر، موسیقی مدرن و معاصر ایران است که پیوندی میان موسیقی معاصر مدرن و موسیقی سنتی ایران است.
ترکیب عوامل و ویژگیهای موسیقی مدرن امروز جهان و توجه به کاربُرد از این موارد برای جلوه روح ایرانی اثر از شاخصههای مهم این آلبوم است که توسط موسسه فرهنگی هنری «راوی آذر کیمیا» تولید و منتشر شده است.
رضا مهدوی: این موسیقی را باید سالها گوش داد
در این مراسم «رضا مهدوی» – ناشر اثر- به توضیحاتی دربارهی آن پرداخت:
«دیدهشدن یک اثر در روزگاری که آثار زیادی تولید میشود؛ اما دیده نمیشوند؛ اهمیت بسیار زیادی دارد؛ اگرچه این دیدهنشدن تنها مختص آثار موسیقایی نیست؛ چون شرایط در کشور ما به گونهای شده است که فرهنگ و هنری متعالی هر روز مضمحلتر از قبل میشود و در چنین شرایطی تنها آن دسته از افرادی که «فرهنگ اصیل» را درک میکنند، باعث میشوند تا زیرساختهای فرهنگی رشد کند.
من نیز افتخار میکنم که استاد «هوشنگ کامکار» این اعتماد را داشتند که دو اثرِ اخیر خود با نامهای «باغهای پژمان و هیچ در هیچ» را برای انتشار به من سپردند.»
او اضافه کرد:
«در این سالهایی که من به شکل خصوصی فعالیت میکنم؛ افتخار داشتم که با بزرگانی کار کنم که بر اساس عشق آثار خود را خلق میکنند، بیآنکه به مزایای اقتصادی آن توجه داشته باشند و از آنجا که پاسخ عشق را باید با عشق داد؛ من نیز در تولید و نشرِ آثار به جنبههای اقتصادی نگاه نمیکنم؛ چون انتشارِ آثاری از این دست به بالندگی من منجر خواهد شد؛ اما در عین حال باید به این نکته توجه داشت که این آثار نیاز به دیده شدن دارند و در این میان من گلایهای از خود اهالی موسیقی دارم؛ درست است که این آثار مخاطبان خاص دارد؛ اما همین مخاطبان هم از این آثار استقبالی نمیکنند و وقتی قرار است آن را بشنوند، به کپی غیرمجازِ آن روی میآورند؛ از آن طرف اینکه این روزها هر نوازندهای شرکتی تاسیس کند و هر صاحبِ استودیویی، مغازه بزند و هعر مغازهداری شرکت پخش بزند، باعث شکلگیری یک فضای غیرحرفهای و رقابت نادرست میشود.
شرکتهای پخش و مغازههای فروش سیدی، گاهی به صورتِ عامدانه، آثاری را به مخاطبان ارایه نمیدهند؛ ما انگار فراموش کردهایم روزی را خداوند میدهد و کسی جای کسی را نمیگیرد.
دوست عزیزی که درست پخش نمیکنی؛ اگر این چرخهی اقتصادی معیوب شود، خواهناخواه دامن تو را نیز میگیرد؛ همانطور که فروشگاههای شهر کتاب هم این روزها کارهای غیرفرهنگی انجام میدهند.»
او آنگاه به گفتههای «هوشنگ کامکار» اشاره کرد و گفت که هماکنون شرکتهای تولید موسیقایی، تمام همتِ خود را برای معرفی یک خواننده میگذارند و از همین روی است که شنیدارِ مردم با افت مواجه شده و حتی بسیاری از دانشجویانِ موسیقی هع بزرگانی چون شهناز و کسایی را نمیشناسند:
«شرایط به گونهای شده و گوشها به سمتی رفته است که ما موسیقی سالم و جدی را فراموش کنیم و از هوشنگ استوار تا هوشنگ کامکار را نمیشناسیم. ما در شرایط کنونی یک مقدار آشوبزده هستیم و گاهی احساساتی میشویم.»
او سپس به این اثر اشاره کرد و گفت:
«هوشنگ کامکار برای اولین بار از شعرهای بیژن جلالی استفاده کرده و باید جرات و جسارتِ ایشان را قدر بدانیم؛ ایشان نقطهی عطفی ایجاد کردهاند که کسانی که موسیقی های جدی کار میکنند الگویی برای کار داشته باشند.
این موسیقی را باید سالها گوش کرد و با آن زندگی کرد. اگر ریشهی موسیقی را از آنِ خداوند بدانیم؛ بخشی از آن در وجود هوشنگ کامکار متجلی شده است و به همین خاطر باید این اثر را قدر دانست.»
امید نیکبین: ایکاش تمام مملکت ما کامکار بود
«امید نیکبین» – آهنگساز، نوازنده و صدابردار- دیگر سخنرانِ این مراسم بود که در ابتدای سخنانِ خود گفت: «این صندلیها چرا خالی است؟ من احساس میکردم الان دوستانی بیرون ایستادهاند و جا نیست که بیایند.»
او اما دربارهی «هوشنگ کامکار» گفت:
«صحبت دربارهخی هوشنگ کامکار مشکل است؛ آدم نمیداند از خودش، کارهایش، خانوادهاش، از عشق و از آثارش کدام بگوید.
همه فکر میکنند که خب حانوادهی کامکار؛ ژن موسیقی دارند و پس اگر اینها آهنگساز و نوازنده نشوند؛ چه کاری باید انجام دهند؟ این طور نیست؛ این خانواده بسیار زحمت کشیدهاند که به اینجا رسیدهاند؛ زندگی آنان تنها نتیجهی ژنی نیست که از مرحوم حسن کامکار به این خانواده تزریق شده است؛ این خانواده بسیار زحمت کشیدهاند و برای رسیدن به این نقطهای که هماکنون هستند؛ تلاش بسیاری کردهاند.
من از نزدیک شاهد بودهام که گاهی برای موسیقی گریستهاند.
ایکاش تمام مملکت ما کامکار بود؛ چون من پیش از آنکه از هوشنگ کامکار و خانوادهی کامکارها، موسیقی یاد گرفته باشم، وحدت و همدلی و پشتِ هم بودن را یاد گرفتهام و این خیلی زیباست و به همین دلیل است که موسیقیشان تا این اندازه دلنشین است.»
او سپس به تحلیلِ آثار کامکار پرداخت:
«آقای کامکار با انتشار «در گلستانه» بسیاری را با شعر سهراب آشنا کردند. در آن زمان خیلی مرسوم نبود که روی شعر نو موسیقی گذاشته شود؛ اما آقای کامکار این کار را انجام داد؛ در گلهای 131 استاد همایون خرم اثری را بر اساس شعر سپید ساختهاند که کمتر شنیده شده است؛ حالا نیز آقای «کامکار» روی شعر جلالی این کار را انجام دادهاند که چون «در گلستانه» در کنار تمامِ ویژگیهایش، پیوستگی در آن دیده میشود و این نشان از وحدت کار آهنگساز دارد. این خصیصه در کارهای قبلی آقای کامکار هم دیده میشود.»
منبع:
musicema.com