ریچارد کلایدرمن: «ترامپ» باعث شد ایرانیها برایم محترمتر شوند – قسمت اول
گفتگو با پیانیست مطرح فرانسوی پس از شش شب اجرا در تهران
انتخاب رپرتوار قطعا بخش مهمی از اجرای شما بود. معیار انتخاب آثاری که در ایران اجرا کردید چه بود؟
در حقیقت اکثر قطعاتی که من در ایران اجرا کردم در کشورهای دیگر هم اجرا میکنم.
البته “ای ایران” به صورت اختصاصی در ایران اجرا شد ولی ممکن است روزی آنرا در کشورهای دیگر هم اجرا کنم.
باید در این زمینه فکر کنم و این میتواند راهی برای معرفی فرهنگ ایرانی به دیگر کشورها باشد.
تنها تفاوتی که بین کنسرت در ایران و دیگر کشورها وجود داشت محدودیت پخش ویدئو کلیپ بود ولی در آینده راهی برای پخش آن هم خواهیم یافت.
فقط تنها نکته در انتخاب رپرتوار برنامه عدم اجرای قطعه «نامزدی عشق» بود.
این اثر یکی از بهترین قطعات من است ولی من نمیدانستم که در ایران تا اید حد مورد توجه قرار گرفته و طرفدار دارد.
قول میدهم که در اجرای بعدی در ایران این قطعه را اجرا کنم.
در ایران با همراهی ارکستر خصوصی «ایستگاه» به سرپرستی مهدی نوروزی روی صحنه رفتید. این انتخاب از کجا اتفاق افتاد؟
تهیه کننده کنسرت ما در ایران آقای مجید عبدی کیا ارکستر ایستگاه را به مدیر برنامه من معرفی کردند.
شاید در ابتدا نگرانی هایی را داشتم که ارکستر ایرانی چطور با من هماهنگ خواهند شد ولی در پایان باید بگویم که خیلی ارکستر خوبی بودند و هرکدام به تنهایی میتوانند موزیسین بزرگی بشوند.
با اینکه بعضی جاهای موزیک خیلی سخت بود ولی من همیشه میدیدم که لبخند به لب و همیشه با روی خندان با من مواجه میشدند و این برای من خیلی خوشایند بود که با این ارکستر همکاری کردم.
ارکستری به واقع حرفهای و قوی.
پرفورمنسی هم که در این اجرا داشتید خیلی مورد توجه قرار گرفت. شما برگههای نتهایی که اجرا میکردید را به کودکان حاضر در سالن هدیه میدادید و جو جالبی در سالن بود.
این ایده حدودا بیست سال پیش به ذهن من آمد وقتی که دیدم یک دخترجوان آمد جلوی استیج و از من درخواست کرد که نتها را به او بدهم.
در آن لحظه من خیلی خجالت کشیدم.
من نت ها را به آن جوان دادم و وقتی کمی تامل کردم فهمیدم که چقدر خوشحال شد و همان دختر این فرصت و این ایده را به من داد که در بسیاری از کنسرت هایم این کار را انجام بدهم.
در ابتدا این کار را با بی میلی انجام میدادم ولی الان خیلی راضی و خوشحالم که نتها را به مردم میدهم.
برای مثال من ایرانی بلد نیستم صحبت کنم و خواننده هم نیستم.
بهترین راه ارتباط من با مخاطبان موزیک من و همچنین نتهای من هستند.
برنامههای بعدیتان مشخص شده؟ بعد از کنسرت در ایران چه اتفاقاتی قرار است بیفتد؟
این روزها پشت سرهم کنسرت هایمان را در سراسر دنیا برگزار میکنیم.
بعد از ایران ما باید به چین برویم و بعد از آن مسکو، آمریکا، استرالیا، نیوزیلند، بلغارستان، رومانی ،عربستان صعودی و کوالالامپور.
در واقع زندگی من در سفر به همه جای دنیا و برگزاری کنسرت برای مردم مختلف میگذرد و این بالاترین تفریح و افتخار من است.
درحال حاضرهیچ برنامهای برای توقف این مسیر ندارم.
منظورم این است که فردا نمیخواهم بازنشسته بشوم.
شاید در سالهای آینده این کار را انجام بدهم ولی معلوم نیست چه زمانی.
در واقع تهیه کننده فرانسوی من میگوید که من تا زمانی که 100 ساله بشوم میتوانم پیانو بنوازم ولی خوب زمانی را برای بازنشستگی انتخاب نکردهام.
شما از معدود اهنگسازان و نوازندگان فرانسوي هستيد كه تمهاي تكراري فرانسوي كه بيشتر نواختن اكاردئون در خيابان هاي پاريس را به ذهن متبادر ميكند در كارهايتان شنيده نميشود. چطور به اين ويژگى رسيديد؟
با سوالتان خوشحالم کردید.
چون تصویر موزیک فرانسه در ذهن مردم آکاردئون است.
به هر حال پدر من هم آکاردئون مینواخت ، او یک قهرمان بود و خیلی خوب آکاردئون مینواخت و نحوه آشنایی من با آکاردئون پدرم بود.
البته پدرم معلم موزیک و پیانو بود ولی من تحت تاثیر آکاردئون قرار نگرفتم.
من جذب پیانو شدم و برای همین پیانیست شدم.
باید این را بگویم این درست است که آکاردئون ساز قدیمی فرانسه است ولی در طول زمان ناپدید شد و این روزها جای خودش را به پیانو و گیتار داده است.
در واقع تعداد خیلی خیلی زیادی پیانیست در فرانسه وجود دارد (کلاسیک،راک اند رول).
نواختن کیبورد و سینتیسایزر هم خیلی باب شده و تعداد کمی از مردم آکاردئون می نوازند.
از پنجاه سال پیش تا الان تعداد خیلی کمی از مردم آکاردئون مینوازند.
دليل ارادتتان به موسيقي فيلم چيست؟ آيا بهتر نبود در زمان اجراي قطعات موسيقي فيلم بخشهايي از فيلمها هم پخش ميشد؟
اول از همه من بهترین قسمتها را برای رپرتوارم انتخاب میکنم که شامل موسیقی فیلم هم میشوند.
چون ساختن این موسیقیهای فیلم یک تصویر ذهنی از آهنگ برای مخاطبان میسازد.
به همین دلیل است که موسیقیهای فیلم هیت میشوند و خیلی محبوب.
به همین خاطر من به ساخت موسیقی فیلم علاقه زیادی دارم.
من آهنگ های رمانتیک زیادی برای فیلم ها ساختهام و از نواختن آنها لذت میبرم.
خاطره خاصي از نوازندگي قطعه تايتانيك داريد؟
در سال 1998 فیلم تایتانیک را دیدم و من هم مثل میلیونها نفر در سراسر جهان احساساتی شدم.
همیشه دوست داشتم آهنگی را بسازم که مثل سمفونی تایتانیک باشد و تم های زیادی را باهم میکس کنم که با موسیقی، عشق بین دو شخصیت اصلی را نشان بدهم و همانطور که میدانید فیلم تایتانیک پایان تراژدیکی داشت.
در پایان فیلم میبایست غرق شدن کشتی و مرگ وحشتناک قهرمان داستان را به زبان موسیقی ترجمه میکردم.
ممنون از وقت و انرژی ای که برای این گفتگو گذاشتید. آخرین جملات شما را درباره حضور و تجربه یک کنسرت با بیش از هجده هزار مخاطب بیننده و مخاطب درایران میشنویم.
حضور در ایران برای من لحظات بسیار خوب و خوشحال کنندهای داشت و یکی از رویاهایم بازگشت دوباره به ایران است.