ریچارد کلایدرمن: «ترامپ» باعث شد ایرانیها برایم محترمتر شوند – قسمت دوم
گفتگو با پیانیست مطرح فرانسوی پس از شش شب اجرا در تهران
شعار رسمی پاریس یک شعار عاشقانه است که در همه جای شهر نگاه هر توریستی را نوازش میکند:
بعد از برج ایفل «دیوار عشق» در منطقه مونمارتر، مهم ترین جاذبه توریستی پاریس است که بر روی این دیوار جمله «دوستت دارم» به 250 زبان دنیا از جمله فارسی بر روی کاشیهای آبی رنگ حکاکی شده است.
کلایدرمن با «چکامهای برای آدلین» کشف شد و حالا با فروش بیش از 80 میلیون نسخه از آثارش جزو محبوب ترین پیانیست های دنیاست
در کتاب رکوردهای جهانی گینس، از وی به عنوان «موفقترین نوازنده پیانو در سراسر دنیا» نام برده شدهاست.
در گفتگویی تفصیلی درباره همه ماجراهای این کنسرت سخن گفت که در ادامه میخوانید:
برگزاری کنسرت در تهران از سوی شما سالهای زیادی خبرساز شد و سرانجام امسال در تهران روی صحنه رفت. پروژه برگزاری اجرای زنده در ایران چه زمانی برای شما جدی شد؟
دوست دارم قبل از اینکه به سوال شما جواب بدهم بگویم که در 8 سال گذشته یا شاید بیشتر 10 سال گذشته علاقه مند بودم که به ایران بیایم.
من از طریق وب سایت و نامههای متعددی که ازطرفدارانم در ایرانیان دریافت کرده بودم خیلی شگفت زده شدم که در ایران من را میشناسند.
من درباره فرهنگ پارس، اصفهان، درباره موزههای زیبا و کاخ های قدیمی این کشور شنیده بودم و همه اینها باهم به من انگیزه آمدن به این کشور را داد و خیلی خوشحالم که این کشور و مردم این کشور را دیدم که خیلی خوباند و خیلی خونگرم.
انرژی مردم ایران به من احساس امنیت فوق العادهای میداد.
بزرگترین دغدغه شما پیش از اجرا در ایران چه بود؟ چه چیزی بیشتر از همه ذهن شما را درگیر خود درباره اجرا در ایران کرده بود؟
در واقع استرس که نمیشود گفت ولی من این دغدغه را داشتم که واکنش مردم نسبت به اجرای من چگونه خواهد بود؟
آیا اجرا را سرسری گوش میکنند یا نه عمیقا و قلبا گوش میکنند؟
سپس متوجه شدم که با اجرای من خیلی خوشحال میشوند و خیلی احساساتی شدم وقتی دیدم که تماشاگران با دیدن اجرای من خیلی خوشحال هستند.
بعضی اوقات میدیدم که از جای خودشان بلند میشوند و تشویق میکنند. با آهنگها کف میزنند، میخندند و بعضیها هم داد میزدند و این نشان میداد که اجرای من را دوست دارند و به من انگیزه بازگشت به ایران را داد.
اجرای قطعه «ای ایران» بازتابهای زیادی در رسانههای داخلی و خارجی داشت. چه اتفاقی افتاد که شما تصمیم به اجرای این اثر ایرانی گرفتید؟
سالها پیش من ایرانیانی را در پاریس ملاقات کردم و ازشان درخواست کردم که چند آهنگ محبوب ایرانی را به من معرفی کنند که اگر روزی در ایران کنسرت داشتم بتونم اجرایشان کنم. پنج یا شش تا آهنگ دریافت کردم و من «ای ایران» را انتخاب کردم به این خاطر که با پیانو من و ارکستر جور در میآمد.
شما در روزهای ملتهب و پرخبری در ایران روی صحنه رفتید. روزهایی که اسم ایران در جهان در راس اخبار بود و حواشی مختلفی در رسانهها مطرح میشد. چقدر درباره اتفاقات و اخبار ایران در روزهای برگزاری کنسرتتان مطلع بودید؟
مثل همه افراد دنیا من هم در رسانهها (رادیو،پرس، تی وی) دیدم که ترامپ تصمیم گرفته که قراردادی که بین آمریکا و اروپا و بعضی کشورها با ایران بسته شده را زیر پا بذارد.
من خیلی ناراحت شدم که این اتفاق افتاد و این باعث محترم شدن ایران و ایرانیها برای من شد.
احترام دیگری که من برای ایران قائلم این است که ایران یک کشور خیلی قدیمی و ریشه دار بوده و هست، با فرهنگ قدیمی و هنر و معماری قدیمی و این را باید بگویم که زبان فارسی در فرانسه خیلی شناخته شده است و در ادبیات قرن 17 و 18 ما اغلب به فرهنگ فارسی اشاره شده است و من واقعا دوست داشتم که بیایم و این کشور را ببینم.
تجربه اجرا در ایران جوری بود که شما در روز انتهایی دلتان بخواهد بار دیگر به ایران بیائید؟
من به مدیر برنامههایم آقای اولیور تویسنت گفتم که برای برنامه بعدی ما در ایران با آقای عبدی صحبت کنند و بهترین زمان ممکن برای کنسرت بعدی در ایران را انتخاب کنند.
چون ما برنامههای زیادی در کشورهای دیگر داریم ولی مطمئنم در آینده با افتخار در ایران اجرا خواهیم کرد.
امکانات سخت افزاری ایران را چطور دیدید؟
ایران در قیاس با استانداردهای جهانی برای برگزاری یک کنسرت چقدر فاصله دارد؟
صادقانه میگویم سالنی که در آن اجرا داشتیم یکی از بهترین سالنهایی بود که تا به حال اجرا داشتیم و خیلی خوب بود که دیدم سالنهای اینجا به روز هستند و درباره معرفی کنسرت و نحوه تبلیغات اطلاعی ندارم.
فقط چند جای شهر پوستر و بیلبورد اجرای خودمان را دیدم.
درباره کنسرت اگر اشاره کنم به تکنسینها منظورم صدابردارها، نورپردازها و ویدیو تکنسینها در واقع بهترین بودند و این خیلی من را خوشحال میکرد که آنها بهترینها را انجام میدهند که کنسرت ما بهتر برگزار شود و در بالاترین سطح هم تیم تهیه کننده و شرکت برگزار کننده بود که همه اینها را در کنارهم جمع کرده بود و برای من و تیم من و همه اعضای گروه همکاری با آنها خوشایند بود.